داستان این فیلم در یدورولانکا اتفاق میافتد و به بررسی اخلاقیات افراد در دوران پارانویای پایان جهان در 21 دسامبر 2012 میپردازد، زیرا برخی نشاندهنده امید و اشتیاق هستند در حالی که برخی دیگر نشاندهنده افراد حسابشدهای هستند که میخواهند از ترس سود ببرند.
پس از بیدار شدن از یک کمای یک ساله، یک مرد جوان ناامن باید با پدر کنترل کننده خود مبارزه کند تا بفهمد واقعاً چه اتفاقی برای مادر ظاهراً غایب او افتاده است، زیرا عواقب واقعی اقدامات گذشته او در برابر او آشکار می شود.
آدریان یک پاپاراتزی هالیوود است که برای گرفتن عکس از یک ستاره بسیار دست نیافتنی، پارکر بنت، مأمور شده است. او نمی داند، زمانی که هر دو به یک BnB در کوه های NC رسیدند، شانس خود را به دست خواهد آورد.
بلانچ رنارد را دنبال می کند که با گرگ لاموروکس ملاقات می کند و معتقد است که او همان یکی است، اما به زودی او خود را در یک رابطه سمی با مردی مالک و خطرناک گرفتار می یابد.
یک نوجوان هندی-آمریکایی که با هویت فرهنگی خود دست و پنجه نرم می کند، با بهترین دوست سابق خود درگیر می شود و در این روند، ناخواسته موجودی شیطانی را آزاد می کند که با تغذیه از تنهایی او قوی تر می شود.
با الهام از وقایع واقعی، یک وکیل به صاحب خانه تشییع جنازه کمک می کند تا کسب و کار خانوادگی خود را از شر یک غول بزرگ شرکتی نجات دهد و شبکه پیچیده ای از نژاد، قدرت و بی عدالتی را در معرض دید قرار دهد.
وقتی تارا سینگ در جریان یک درگیری ناپدید می شود و گمان می رود در پاکستان دستگیر شده است، پسرش جیتی برای نجات او وارد هزارتوی می شود که هر دو باید به هر قیمتی از آن فرار کنند.